در طی چندین دهه، صدها فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شدهاند. خیلی از فیلمها موفق به کسب یک یا دو جایزه و برخی بیش از این تعداد را برنده شدهاند؛ اما تا امروز، تنها ۳۲ فیلم برنده ۵ جایزه اسکار یا بیشتر بودهاند. بسیاری از این فیلمها از جمله «فهرست شیندلر» Schindler’s List، «جنگ ستارگان» Star Wars و «پدرخوانده: قسمت دوم» The Godfather Part II در لیست بهترین فیلمهای تمام دوران نیز قرار دارند. حالا به 5 فیلمی که تابهحال بیشترین تعداد جایزه اسکار را کسب کردهاند نگاهی میاندازیم.
5 فیلمی که تابهحال بیشترین تعداد جایزه اسکار را کسب کردهاند
۱. تایتانیک Titanic
۱۹۹۷
فیلم رمانتیک جیمز کامرون James Cameron که سیاحتی در روزهای آخر روی کشتی تایتانیک نگونبخت بود، یکی از موفقترین فیلمها در سراسر جهان به شمار میآید. لئوناردو دیکاپریو Leonardo DiCaprio و کیت وینسلت Kate Winslet به خاطر بازی در این فیلم به ستارگان بزرگی در دنیای سینما تبدیل شدند؛ اما موفقیت اصلی «تایتانیک» به تعداد جوایزی که در هفتادمین مراسم اسکار به دست آورد، برمیگردد. این فیلم به همراه دو فیلم دیگر افتخار دریافت ۱۱ جایزه اسکار را دارد. «تایتانیک» موفق به کسب دو تا از مهمترین جوایز این مراسم شد؛ بهترین فیلم و بهترین کارگردان برای کامرون. ۹ جایزه دیگر عبارتاند از: بهترین موسیقی، کارگردان هنری، گریم، طراحی لباس، تدوین فیلم، جلوههای ویژه، صدابرداری، ویرایش صدا و ملودی اصلی برای قطعه «قلبم ادامه خواهد داد» My Heart Will Go On با صدای جادویی سلین دیون Celine Dion.
۲. ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه The Lord of the Rings: The Return of the King
۲۰۰۳
آخرین پروژهای که بر اساس رمان اساطیری جی. آر. آر تالکین J.R.R. Tolkien با همین نام ساخته شده بود، در مراسم اسکار ۲۰۰۴ یک شب تاریخی را رقم زد. «ارباب حلقهها» به اولین فیلم فانتزی که (تا به امروز) جایزه بهترین فیلم را دریافت کرده تبدیل شد. همچنین این فیلم تمام جوایزی که برای آنها نامزد شده بود را دریافت کرد و به همین دلیل به یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ اسکار تبدیل شد. «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» در هفتاد و ششمین مراسم اسکار ۱۱ جایزه را به خانه برد. علاوه بر جایزه اصلی مراسم (بهترین فیلم)، پیتر جکسون Peter Jackson برنده بهترین کارگردانی شد. در کنار آن، تندیسهای طلایی اسکار به این فیلم برای بهترین فیلمنامه اقتباسی، طراحی لباس، کارگردان هنری، تدوین فیلم، جلوههای ویژه، ترکیب صدا، ملودی اصلی و بهترین ترانه تعلق گرفت.
۳. بن هور Ben-Hur
۱۹۵۹
پس از گذشت چند دهه از ساخت فیلم پرهزینه «بن هور» در میانه قرن بیستم، این فیلم همچنان در برابر تکنولوژیهای جدید و جلوههای ویژه سربلند است. پس دریافت ۱۱ جایزه اسکار برای فیلم حماسی تاریخی ویلیام وایلر William Wyler بسیار بهجا بوده است. این اتفاق برای اولین بار در تاریخ مراسم اسکار رخ داد که این تعداد جایزه به یک فیلم تعلق بگیرد. «بن هور» علاوه بر اسکار بهترین فیلم، نظر داوران برای گرفتن جایزه بهترین کارگردان، کارگردان هنری، فیلمبرداری، طراحی لباس، جلوههای ویژه، تدوین فیلم، ضبط صدا و موسیقی را به خود جلب کرد. چارلتون هستون Charlton Heston و هیو گریفیث Hugh Griffith به ترتیب برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و بازیگر نقش مکمل مرد شدند.
۴. داستان وست ساید West Side Story
۱۹۶۱
زمان اجرای نمایش «داستان وست ساید» در سالن برادوی Broadway در سال ۱۹۵۷، بازنویسی مدرن موسیقیایی از آثار استفان ساندیم Stephen Sondheim و داستان آنکه اقتباسی از «رومئو و ژولیت» بود بهشدت مورد استقبال قرار گرفت. فیلم «داستان وست ساید» برنده ۱۰ جایزه اسکار در سی و چهارمین مراسم اهدای جوایز در بخشهای صدا، موسیقی، تدوین فیلم، طراحی لباس، فیلمبرداری و کارگردان هنری شد. علاوه بر این، چهار جایزه مهم دیگر از جمله بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای جرج چاکریس George Chakiris، بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای ریتا مورنو Rita Moreno، بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای رابرت وایز Robert Wise و جروم رابینز Jerome Robbins از طرف داوران جشنواره به این فیلم تعلق گرفت.
5. ژیژی Gigi
۱۹۵۸
این فیلم موزیکال کمدی و رمانتیک که درباره زن جوان باهوشی است که برای یادگیری آداب معاشرت به پاریس فرستاده میشود، میان نسلهای بعدی زیاد مورد توجه قرار نگرفت؛ اما تا پیش از اکران «بن هور» در سال ۱۹۵۹، این فیلم توانسته بود رکورد دریافت جایزه اسکار را بزند. «ژیژی» برنده ۹ جایزه اسکار در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای وینسنت مینلی Vincente Minelli، کارگردان هنری، طراحی لباس، ملودی اصلی و بهترین ترانه شد. علاوه بر این، تندیسهای طلائی اسکار برای بهترین فیلمبرداری، تدوین و فیلمنامه اقتباسی به «ژیژی» رسید.
منبع: بلاگ نماوا
بودا کیست و چه عقایدی دارد؟
از هر پنج نفر مردمان جهان، یک نفر معتقد به تعالیم بوداست. بودا در قرن ششم قبل از میلاد میزیست، در حقیقت «بودا» یک لقب است به معنی «فرد منورالفکر» یا به عبارتی «فردی که درک بالایی دارد» اسم واقعی بودا، سیدارتا از خاندان گوآتاماست. وی فرزند رییس قبیلهای در شمال هند بود. خود و تمام خانوادهاش هندو مذهب بودند؛ بودا در ناز و نعمت بزرگ شد و چیزی از جهان پیرامون خود نمیدانست تا آن که پا به سنین جوانی گذاشت؛ در آن زمان با سه واقعه مواجه شد که این سه واقعه تمام زندگی وی را متحول کردند. مردی بسیار پیر و ناتوان به واسطه کهولت سن و مردی پیر که دچار بیماری بسیار سختی بود. وی با دیدن این مناظر تصمیم گرفت تا راهی برای کمک به مردمانش بیابد و معنای واقعی زندگی را پیدا کند. بدین ترتیب علیرغم آن که ازدواج کرده و یک پسر نیز داشت، خانواده را ترک گفت و زندگی خود را وقف یافتن راهی برای فائق آمدن بر مشکلات مردمانش کرد. در ابتدا او به نزد دو روحانی هندو رفت، اما آنها نتوانستند به سؤالاتش در مورد ریاضت پاسخ دهند.
سپس بودا سعی کرد تا مانند یک راهب هندو زندگی کند و 6 سال این کار را ادامه داد و بدترین ریاضتها و شکنجهها را تحمل نمود تا در برابر دردها و مصائب روزگار مقاوم شود، اما در نهایت آن را بیفایده یافت. بالاخره آن قدر زیر درخت سایه گسترش نشست تا به نور معرفت رسید و جواب سؤالش را یافت. بودا میگفت که علت رنج کشیدن، هوس است؛ هوس و تمایل به زندگی و بهدست آوردن چیزهای بسیار. احساسات قدرتمندی چون عشق دنیوی نیز باعث رنج کشیدن میشود. به دنبال این طرز تفکر، بودا چهار اصل را بنیان گذارد. اول آن که رنج جزء جداییناپذیر تمامی مراحل طبیعی زندگی است که شامل؛ تولد، بیماری، پیری و مرگ. دوم؛ هوس باعث رنج است. سوم؛ برای غلبه بر درد و رنج باید از تمامی هوسها و خودخواهیها دور شد. چهارمین اصل به بیان چگونگی دست یافتن به سه اصل قبلی پرداخته است. روشی که بودا به تعلیم عقاید خود میپرداخت به «راه هشتگانه» شهرت دارد که طبق آن میبایست هشت عمل صحیح را پیش گرفت: پندار نیک، هدف درست، گفتار نیک، رفتار نیک، شغل درست، تلاش صحیح، تفکر صحیح و مراقبه (Meditaion) بودا بقیه عمر را به مسافرت و نشر افکار خود پرداخت و مردم هند را تعلیم داد.
وی طبقهبندی مردم را براساس اصول مذهب هندو مردود میدانست. از آن جا که پیروی از آیین هشتگانه بودا در میان مردم مشکل است، راهبان بودایی به رهبانیت و ترک دنیا میپردازند؛ بودا در سن 80 سالگی درگذشت. هدف روحانیون مذهب بودا، رسیدن به «نیروانا» یا همان عالم صلح، آرامش و آسودگی از رنج است. از جمله عقاید بوداییها، زندگی مکرر انسان یا تناسخ است و معتقدند که انسان پس از مرگ، دوباره متولد میشود. بدین ترتیب هر زندگی بعدی، عذاب یا پاداش زندگی قبلی خواهد بود. یکی از عقاید و تعالیم مهم بودا آن است که نباید هیچ موجودی را از میان برد. زیرا هر موجودی به تدریج و با توالی چندین زندگانی از حشره تا یک انسان کامل، زندگی خواهد کرد. پس هر نوع از حیات، مقدس است. بودا هرگز ادعای پیامبری نکرد و تنها خود را یک معلم میدانست که راه صحیح زندگی را به مردم میآموزد به همین علت بوداییها به عبادت خدا نمیپردازند، بلکه سعی در رسیدن به نیروانا دارند. بودا به مردم میآموخت که باید به افکار خود طوری جهت دهند که تنها به اعمال درست و پسندیده بیندیشند و بتوانند احساسات خود را کنترل کنند و قدرت امتناع از انجام گناه را تقویت نمایند.
در معابد بوداییان مجسمههای بزرگی از بودا وجود دارد که چهار زانو نشسته است. بوداییان در برابر این مجسمهها مینشینند تا به سبک بودا مراقبه کنند. این نوع نشستن در برابر این مجسمهها به غلط پرستش بودا یا بتپرستی انگاشته شده است. تعالیم بودا در سه بخش گردآوری شده است؛ بخش اول قوانینی برای راهبان، بخش دوم پندهای بودا و بخش سوم نحوهی تفکر بوداییان. راهبان بودایی لباسی گشاد (احرام گونه) از پارچهای نارنجی مایل به زرد (زعفرانی) میپوشند و پابرهنه راه میروند. آنان سر خود را میتراشند و کاسه گدایی در دست میگیرند و در آن هدایای سایر بوداییان را حمل میکنند. این طرز تفکر و به اصطلاح آیین، در زمان حیات بودا به طور وسیعی در مرکز شبه قاره هند توسعه یافت. در 250 قبل از میلاد امپراتور آشوکا بودایی شد و سعی در حکومت طبق آیین بودا کرد و مبلغینی را به سایر کشورها اعزام نمود. به همین علت مردمان سری لانکا، برمه، لائوس، تایلند و کامبوج عمدتاً بودایی هستند. بودیسم در تبت به نام «لامایی گری» شهرت دارد و در چین با تعالیم کنفوسیوس در هم آمیخته است. در ژاپن نیز مذهب شینتو با بودیسم مخلوط شده است؛ جای تعجب است که امروزه تعداد بسیار کمی در هند باقی مانده، هر چند که این کشور منشاء بودیسم بوده است. شاید بتوان گفت که بودیسم در هند به تدریج در مذهب هندو تحلیل رفته است.
منبع: ایسنا
هرگز از لیوان های سرویس بهداشتی استفاده نکنید حتی اگر پول بیشتری بابت هتل پرداخت کرده باشید. این تصور غلط را کنار بگذارید که هتل های گران تر تمیزتر هستند. به گفته گزارشگران پرداخت پول بیشتر باعث نمی شود که اتاق شما تمیزتر باشد. در ادامه مقاله برگرفته شده از سایت سلام دنیا، 11 مکان آلوده در هتل ها را بشناسید.
به گفته دکتر استاگ گاهی اوقات پیشخوان سرویس بهداشتی و شیرهای آب را با پارچه های مخصوص تمیز کردن توالت تمیز کرده که باعث انتقال میکروب های مدفوع به پیشخوان و شیر آب می شوند. این کار باعث عفونت های معده و روده می شود. سطح توالت ممکن است پر از میکروب های معده و روده و ویروس های دستگاه تنفسی باشد. و بدتر اینکه این پارچه ها گاهی اوقات در دیگر اتاق ها نیز استفاده می شوند.
به گفته دکتر استاگ کنترل تلویزیون حاوی میکروب ای. کولای است زیرا مهمانان هتل پس از بیرون آمدن از سرویس بهداشتی دستان خود را نمی شویند. کنترل تلویزیون را با کاور پلاستیکی بپوشانید. میتوانید از کیسه های زیپ دار و یا کیسه های برنج استفاده کنید.
به گفته ی دکتر استاگ میزهای هتل منشا ویروس های تنفسی هستند که تا چندین ساعت ناقل بیماری هستند. میز را قبل از گذاشتن لپ تاپ و اسناد مهم ضد عفونی کنید.
تلفن های هتل منبع ویروس های خطرناک هستند. ویروس MSRA روی تلفن ها و کنترل ها عامل بیماری پوستی است. به گفته ی دکتر استاگ اگر افراد هنگام صحبت تلفن را نزدیک دهان خود بگیرند ویروس ای. کولای و ویروس تنفسی را انتقال می دهند.
دستگاه های قهوه ساز نیز عامل دیگر انتقال ویروس ها هستند. قابل توجه کسانی که صبح ها به لابی هتل رفته که قهوه میل کنند.
سطل یخ نیز حاوی میکروب های بسیاری است، میکروب هایی که همچون نوروویروس ها خطرناک هستند. بسیاری از افراد در این سطل ها استفراغ می کنند.
خوش خواب ها و بالش هایی که شسته نمی شوند حاوی میکروب های عامل بیماری های مقاربتی هستند. دکتر استاگ می گوید هنگامی که خدمه مشغول تمیز کردن تخت هستند باید مراقب باشید که بالش ها را روی زمین نیندازند. درخواست بالش های بیشتری کنید تا بتوانید هر صبح آنها را عوض کنید.
قفل های کارتی که روزانه چندین بار از آن استفاده کرده اما هرگز به کثیفی آنها فکر نکرده اید. این کارت ها هیچ گاه ضد عفونی نمی شوند.
ترشحات بدن که با چشم قابل رویت نیستند منشا ویروس ها و میکروب های زیادی هستند. این ترشحات روی پارچه مانده و به راحتی پاک نمی شوند.
فرش ها منبع ویروس و باکتری هستند. هیچ گاه اجازه ندهید کودکانتان روی فرش دراز کشیده یا بنشینند و همیشه جوراب به پا داشته و دمپایی بپوشید.
به گفته دکتر استاگ تهویه هوا که حاوی قارچ های انگلی است باعث مشکلات تنفسی می شود.
منبع: سلام دنیا
موسیقی پاپ چیست ؟
موسیقی پاپ، با وجود اینکه کاملا از موسیقی کلاسیک، موسیقی هنری یا art music و موسیقی فولک متمایز است، اما از آنجایی که اصطلاح پاپ شامل بسیاری از قطعات موسیقی راک، هیپ هاپ، کانتری و راک اپرا را در بر میگیرد، میتوانیم بگوییم که موسیقی پاپ، تعریف دقیقی ندارد.
مشخصات موسیقی پاپ به عنوان یک زیرمجموعه
موسیقی پاپ معمولا به عنوان موسیقیی تعریف میشود که به شکل تجاری تهیه میشود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت Simon Frith، منتقد موسیقی و جامعه شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت شناخته میشود نه هنر. البته این موسیقی را میتوان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی شناسی هم معنا کرد. درواقع، “پاپ” طوری طراحی شده که برای همه جالب باشد و از هیچ جای خاصی نیامده و قرار هم نیست سلیقه خاصی را اعمال کند
این موسیقی در اثر هیچ آرزوی پرمعنا به وجود نیامده و تنها جاه طلبی سازندگان آن سود و پاداش مادی است و…با تعاریف موسیقایی، بسیار محافظه کارانه هم هست. موسیقی پاپ چیزی است که از بالا (کمپانیهای ضبط صفحه، تهیه کنندگان رادیویی و تبلیغاتچیها) تدارک دیده شده و از میان مردم برنخواسته است. پاپ موسیقیی است که به طور حرفه ای تهیه و بسته بندی شده است و چیزی نیست که بتوان آنرا به سلیقه خود تغییر داد و یا فرم آنرا تغییر داد.
به عبارت دیگر، موسیقی پاپ، نوعی موسیقی است که در دهه ۵۰ آغاز شد و آنچه در این مجموعه قرار میگیرد معمولا برای گروه بزرگی از افراد جذاب است. با به وجود آمدن صفحه های پلاستیکی یا وینیل در دهه ۳۰ تا ظهور کامپکت دیسک یا CD در دهه ۸۰، موسیقی ضبط شده، نسبت به موسیقی زنده، بیش از پیش در دسترس قرار گرفت. ترانه های پاپ معمولا در ۳ دقیقه اجرا میشوند و در آنها از ملودیهایی استفاده میشود که معمولا بسیار شنیدنی بوده و عده بسیاری را به خود جلب میکنند.
مشخصه موسیقی پاپ یک عنصر ریتمیک سنگین در زیر است که معمولا توسط دستگاه های تقویت کننده الکترونیک (amplifier) اجرا میشود و ملودی اصلی بر این ریتم غالب است. ترانه پاپ همچنین به ترانه های محبوبی که مردم به زمزمه و خواندن آن علاقه دارند نیز اطلاق میشوند. موسیقی پاپ از نظر تجاری موفق است و سبک مورد علاقه ایستگاههای رادیویی است زیرا قابل دسترس بوده، راحت در یاد میماند و مخاطبین زیادی را به خود جلب میکند. کنسرتهای موسیقی پاپ گاهی بقدری تماشاگر بخود جذب می کنند که اجرای آنها فقط در استادیومهای بزرگ ورزشی امکان پذیر است.
تاریخچه موسیقی پاپ
موسیقی پاپ، از میان گروههای موسیقی سوئینگ دهه ۳۰، بلوز شیکاگو و موسیقی کانتری ایالت تنسی به پا خواست. در دهه ۵۰، خوانندگان روز کسانی چون فرانک سیناترا (Frank Sinatra)، بابی دارین (Bobby Darin) و پگی لی (Peggy Lee) بودند.
در دهه ۶۰، چهار عامل مهم موجب گسترش موسیقی پاپ شدند. یکی گروههای دوواپ (DooWop) دخترانه مقیم نیویورک بودند که ترانه سرایان آنها مانند کارول کینگ (Carol King)، نیل دایموند و برت باکاراک (Burt Bacharach) در دهه ۷۰ به شهرت فراوانی رسیدند، در طرف دیگر تحولات موسیقی سول Soul بود که با ظهور آرتا فرانکلین (Aretha Franklin) برادران آیزلی (Isley brothers)، ری چارلز (Ray Charles) و همچنین خوانندگان موتاون (Motown) در دیترویت که استیوی واندر (Stevie Wonder)، سوپریمز (the Supremes) و ماروین گی (Marvin Gaye اولین کسی که کنترل هنری کار خود را در دست گرفت) از جمله مهمترین چهره های آن هستند و در نهایت گروه بیچ بویز (Beach Boys) که سبک خود را سبک موج سواری کالیفرنیایی (California Surf) نامیده بودند.
گیتار الکتریکی و لوازم تقویت صوتی (آمپلی فایر) نیز تاثیر فراوانی بر موسیقی مدرن گذاشتند. در دهه های ۳۰ و ۴۰، سازهای تقویت شده برای رقابت با درجه صدای بالای ارکسترهای سوئینگ یک ابزار ضروری بودند. گیبسون اولین گیتار گیبسون لس پاول Gibson Les Paul را در سال ۱۹۵۲ به علاقمندان معرفی کرد. در دهه ۶۰، مجموعه آواهای قابل دسترس در گیتار الکتریکی با تولید یک جعبه افکت اصلاح و تعدیل شد و یک پدال برای کنترل آن در مسیر جعبه قرار گرفت که به پدال وا-وا wah-wah pedal معروف است.
در سال ۱۹۶۳ گروه بیتلز موسیقی پاپ را متحول کردند و طوری محبوب شدند که پنج ترانه پر فروش تمام چارتهای آمریکا متعلق به بیتلز بود. پس از آن، کسانی چون باب دیلن (Bob Dylan)، سایمون و گارفانکل (Simon and Garfunkle) و گروه بردز (Byrds)، که خوانندگان فولک بودند نیز به استفاده از سازهای الکتریکی روی آوردند. بسیاری از گروههای موسیقی دیگر نیز این مسیر را دنبال کردند. در سال ۱۹۶۶، گروه بیتلز تصمیم گرفتند که به جای برگزاری برنامه های زنده، بیشتر بر روی کار استودیویی متمرکز شوند. با اتفاقاتی چون راهپیماییهای معترضان به تبعیض نژاد، کندی و ویتنام، به نظر میرسید که زمان، زمان تحولات بزرگ در جامعه است.در ۱۹۶۷، گروه بیتلز البوم مشهور Sgt Peppers را منتشر کردند. تابستان عشق بود و دوران هیپی ها و راهپیماییهای اعتراض آمیز.
در دهه ۷۰ گروه بیتلز از هم پاشیده شد و موسیقی پاپ در میان صداها و آواهای مختلف سرگردان شد. در اوایل دهه ۷۰، خواننده / ترانه سرایان و پیروان سبک پاپ چارتها را تسخیر کردند که در میان آنها میتوان از موسیقی دیسکوی BeeGees، آوای همراه با پیانو بیلی جوئل (Billy Joel) و التون جان (Elton John) و موسیقی کانتری Eagles گرفته تا موسیقی ملایم کارپنترز (Carpenters)، نیل دایموند و کارول کینگ نام برد. در این میان هنرمندانی با گرایش بیشتر به راک هم بودند که راد استوارت (Rod Stewart)، استیلی دن (Steely Dan) و فلیت وود مک (Fleetwood Mac) از آن جمله اند. موسیقی راک هم با ظهور گروههایی چون لد زپلین (Led Zepplin)، پینک فلوید (Pink Floyd) و کویین (Queen)، در این دوره به پیشرفت بزرگی دست یافت. موسیقی پاپ شاخه ای به نام دیسکو پیدا کرد که به شکل غیر قابل وصفی محبوب شد و اولین ژانر از موسیقی بود که از موسیقی الکترونیک برای تبلیغات و اجراهای بزرگ استفاده کرد.
گروه پلیس در سال ۱۹۷۷
در اوایل هزاره سوم، گروههای پاپ / راک با ترانه هایی ساده برای شنیدن، به وجود آمد که Coldplay و Embrace از آن جمله اند. امروزه، طیف موسیقی پاپ با درهم تنیده شدن سبکهای مختلف گسترده تر شده است. با این وجود در طی چند سال اخیر موسیقی راک، در محبوبیت نزد عموم مردم موفقتر بوده است و از طرفی با امکاناتی که به خاطر وجود اینترنت فراهم شده است، دسترسی به انواع موسیقی بیشتر است و مردم میتوانند راحت تر سبک و موسیقی مورد علاقه خود را تشخیص داده و ترانه های خوانندگان محبوب خود را پیدا کنند. با این وجود فروش آلبومهای موسیقی در سال ۲۰۰۵ افزایش یافته و خواننده/ترانه سرایان و گروههای راک چارتها را در تسخیر خود درآورده اند. امروزه، هنرمندان عرصه موسیقی بیشتر از فروش آلبومها، بر روی درآمد حاصل از اجراهای زنده حساب مبکنند و گروههای راک از جایگاه خاصی در تمام فستیوالها و تورهای موسیقی برخوردارند